English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4532 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
probate U گواهی حصر وراثت گواهی نمودن صحت وصیت نامه
certificates U گواهی نامه
license U گواهی نامه
licensing U گواهی نامه
testimonials U گواهی نامه
testimonial U گواهی نامه
certificate U گواهی نامه
marriage lines U گواهی نامه عروسی
cover note U گواهی بیمه نامه
d. certificate U گواهی نامه مرخصی
certificate of deposits U گواهی نامه سپرده
scrip U گواهی نامه موقت
credentials U اعتبار نامه
l/c U اعتبار نامه
testamur U گواهی نامه گذراندن امتحانات
testimonialize U گواهی نامه یا رضایت دادن
clean bill of health U گواهی نامه بهداشت کشتی
bankrupts certificate U گواهی نامه اعاده حیثیت
letter of credit U اعتبار نامه بانکی
probate U رونوشت گواهی شده وصیت نامه
matricula U دفتر ثبت گواهی نامه نویسی
republication of will U اعاده اعتبار وصیت نامه
open credit U اعتبار بدون ضمانت نامه
floater U گواهی نامه سهام دولتی یا راه اهن
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
epistles U نامه
carriers U نامه بر
breve U نامه
carrier U نامه بر
correspoundence U نامه ها
letter U نامه
post boy U نامه بر
epistle U نامه
manifesting U نامه
manifested U نامه
manifests U نامه
manifest U نامه
letters U نامه
bylaw U ایین نامه
affidavit شهادت نامه
lexicons U لغت نامه
agreement U موافقت نامه
note U نامه رسمی
affidavit قسم نامه
statement of a claim U افهار نامه
prayer book U نماز نامه
epics U رزم نامه
agreements U موافقت نامه
bylaws U ایین نامه
by low U ایین نامه
recognizance U التزام نامه
recognizance U تعهد نامه
road book U راه نامه
pursuivant U نامه رسان
byelaw U ایین نامه
certificate of incorporation U شرکت نامه
noting U نامه رسمی
notes U نامه رسمی
prayer books U نماز نامه
liturgies U مناجات نامه
lexicon U لغت نامه
questionary U پرسش نامه
registered letter U نامه سفارشی
epic U رزم نامه
confessions U اعتراف نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
mailer U نامه رسان
marriage bed U عقد نامه
marriage contract U عقد نامه
wordbook U لغت نامه
fauna U جانور نامه
paean U پیروزی نامه
mandating U وکالت نامه
paeans U پیروزی نامه
letters patent U نامه سرگشوده
light list U چراغ نامه
word book U لغت نامه
lexicon [dictionary] U لغت نامه
circular letter U نامه اداری
herewith U به این نامه
act U تصویب نامه
acted U تصویب نامه
packet boat U کشتی نامه بر
passionary U شهادت نامه
passionary U مصیبت نامه
pigeongram U نامه کبوتر
concessionary agreement U امتیاز نامه
collins U نامه پر سود
glossary U لغت نامه
dictionary U لغت نامه
wordbook U واژه نامه
concordat U موافقت نامه
concession deed U امتیاز نامه
word book U واژه نامه
lexicon [dictionary] U واژه نامه
glossary U واژه نامه
dictionary U واژه نامه
confession U اعتراف نامه
billet doux U نامه عاشقانه
certificates U تصدیق نامه
treaty U موافقت نامه
tenency agreement U اجاره نامه
covering letter U نامه پوششی
hear from <idiom> U دریافت نامه
covering letter U نامه توضیحی
covering letters U نامه پوششی
covering letters U نامه توضیحی
letter U معرفی نامه
letters U معرفی نامه
missive U نامه رسمی
missives U نامه رسمی
bacchanalian song U ساقی نامه
prospectuses U اطلاع نامه
prospectuses U اینده نامه
love letter U نامه عاشقانه
love letters U نامه عاشقانه
Are there any letters for me? U من نامه ای ندارم؟
sylva U درخن نامه
summons U ابلاغ نامه
summonsed U ابلاغ نامه
summonses U ابلاغ نامه
summonsing U ابلاغ نامه
prospectus U اینده نامه
prospectus U اطلاع نامه
the original letter U عین نامه
threnddy U سوگ نامه
threnod U سوگ نامه
open letters U نامه سر گشاده
protocol U پیوند نامه
written contract U پیمان نامه
log book U رخداد نامه
log books U رخداد نامه
protocols U پیوند نامه
rental U اجاره نامه
testimonials U تصدیق نامه
testimonial U تصدیق نامه
treaties U عهد نامه
treaties U موافقت نامه
open letter U نامه سر گشاده
herbal U گیاه نامه
storybook U داستان نامه
Registered mail. U نامه سفارشی
threnode U سوگ نامه
acknowledgment U شهادت نامه
memorandum of understanding U تفاهم نامه
waybill U بار نامه
Letter of recommendation. U توصیه نامه
waybill U راه نامه
Did you carry (deliver) the letter ? U نامه را بردی یا نه ؟
wordbook U واژه نامه
treaty U عهد نامه
affidavits U سوگند نامه
insurance policy U بیمه نامه
bill of sale U بیع نامه
glossaries U واژه نامه
glossary U واژه نامه
bill of lading U بار نامه
insurance policies U بیمه نامه
ordinances U ایین نامه
ordinance U ایین نامه
form letter U فرم نامه
form letters U فرم نامه
code of practice U ایین نامه
codes of practice U ایین نامه
regulation U ایین نامه
by-law U ایین نامه
by-laws U ایین نامه
bye-law U ایین نامه
bye-laws U ایین نامه
pedigree U شجره نامه
bill of indicment U ادعا نامه
balance sheet U تراز نامه
balance sheets U تراز نامه
surety bond U تضمین نامه
certificate U شهادت نامه
swamped with letters U غرق نامه
certificate U تصدیق نامه
swearing formula U قسم نامه
certificates U شهادت نامه
bail bond U ضمانت نامه
letters patent U نامه سرگشاده
stemma U نسب نامه
family trees U شجره نامه
Recent search history Forum search
2single gas
2credit score
1پایان نامہ را در زبان اردو چہ می گویند
1what is Labbad
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1Leberschwellung
0بیمه نامه مسئولیت مدنی با بیمه ایران منعقد شده است
2هر کاری می کنم متن رو به فارسی ترجمه نمیکنه.
0google translatero emtehan kon hatman jawab mide. متوجه منظورتون نشدم. یعنی دیگه از برنامه شما استفاده نکنم و برم از گوگل ترانسلت استفاده کنم؟ اون که ترجمه هاش داغونه. لطفا راهنماییم کنید من برای پایا
1بازشناسی خصوصیات فضای معماری مدرس‌ها و حجره‌ها درمسجدـمدرسه‌های شاخص دوره‌ی قاجار در تهران
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com